شروط ضمن عقد چیست؟ شروط ضمن عقد به زبان ساده، توافقها و تعهداتی هستند که زوجین هنگام ازدواج در سند نکاح خود درج میکنند تا حقوق و خواستههای ویژهای را برای آینده زندگی مشترکشان تضمین کنند
. این شروط که به “شروط دوازدهگانه عقدنامه” نیز مشهورند، در واقع ابزاری قانونی برای ایجاد توازن بیشتر میان حقوق زن و شوهر در زندگی زناشویی هستند. بر اساس ماده 1119 قانون مدنی ایران، زوجین میتوانند هر شرطی که خلاف ذات عقد ازدواج نباشد در سند ازدواج خود بگنجانند
. به عبارت دیگر، شما این امکان را دارید که ضمن عقد ازدواج، درباره موضوعاتی از قبیل حق تحصیل، حق کار، حق طلاق و … پیشاپیش توافق کنید و آن را به صورت شرط رسمی در عقدنامه ثبت نمایید.
اگر قصد ازدواج دارید یا در آستانه امضای عقدنامه هستید، آشنایی کامل با این شروط برای شما ضروری است. در این مقاله تخصصی، ابتدا ۱۲ شرط ضمن عقد نکاح که به طور پیشفرض در عقدنامههای رسمی چاپ شدهاند را معرفی و تشریح میکنیم. سپس به شروط تکمیلی و اختیاری که میتوان به عقدنامه افزود (مثل حق تحصیل، اشتغال، خروج از کشور و …)، خواهیم پرداخت. در پایان نیز به سوالات متداول در مورد شروط ضمن عقد پاسخ میدهیم. با ما همراه باشید تا با جزئیات این شروط و آثار حقوقی آنها آشنا شوید.
شروط ۱۲گانه ضمن عقد نکاح (شروط چاپی عقدنامه)
در سند رسمی ازدواج در ایران، ۱۲ شرط به صورت پیشفرض گنجانده شده که داماد (زوج) و عروس (زوجه) میتوانند آنها را هنگام عقد امضاء کنند. این شروط که توسط شورای عالی قضایی از سال 1360 تدوین شدهاند
، عبارتند از:
- عدم پرداخت نفقه به مدت ۶ ماه: اگر شوهر به مدت ششماه از پرداخت نفقه (خرجی قانونی زن) خودداری کند و اجبار او به پرداخت هم ممکن نباشد
، زن میتواند تقاضای طلاق نماید. این بند برای حمایت مالی از زوجه است تا در صورت ترک انفاق از سوی زوج، دستبسته نماند. - سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج: هرگاه بدرفتاریهای شدید مرد زندگی را برای زن غیرقابل تحمل کند
، این مورد مصداق عسر و حرج زوجه بوده و زن حق طلاق خواهد داشت. به عبارتی خشونت خانگی، توهین و تحقیر مداوم یا هر رفتار ناشایست جدی از سوی شوهر، زن را محق طلاق میکند. - ابتلای زوج به بیماری صعبالعلاج: در صورتی که مرد به یک بیماری سخت درمانناپذیر (جسمی یا روانی) دچار شود که دوام زندگی زناشویی را به خطر اندازد
، زوجه حق دارد درخواست طلاق بدهد. به عنوان مثال ابتلای مرد به بیماری لاعلاج مسری که سلامت زن را تهدید میکند یا بیماری روانی شدید که زندگی مشترک را مختل کند. - جنون (دیوانگی) زوج: چنانچه شوهر پس از عقد دچار جنون شود، در حالی که فسخ نکاح از طریق شرعی ممکن نباشد، زن میتواند طلاق بگیرد
. جنون در اینجا به معنای بیماری روانی حاد و غیرقابل درمان است. (اگر مرد قبل از ازدواج دچار جنون بوده و کتمان کرده باشد، اصل عقد قابل فسخ است). - عدم ایفاء وظایف زوج به حکم دادگاه (اشتغال مضر): اگر دادگاه صالح حکم به منع اشتغال زوج به کاری بدهد که به مصلحت خانواده و حیثیت زوجه ناسازگار است، و مرد آن حکم را اطاعت نکند، زن میتواند تقاضای طلاق کند
. برای مثال، شغلی که شان خانوادگی زن را به خطر اندازد یا مخالف مصالح زندگی مشترک باشد و دادگاه مرد را از ادامه آن منع کند. - محکومیت قطعی زوج به ۵ سال حبس یا بیشتر: در صورتی که شوهر به حکم قطعی دادگاه به مجازاتی محکوم شود که مستلزم حداقل پنج سال زندان باشد (یا جزای نقدی معادل آن حبس)
و حکم در حال اجرا باشد، زن حق طلاق خواهد داشت. طولانی شدن حبس مرد به معنای بلاتکلیف ماندن زن در زندگی است، از این رو قانون این حق را به زن داده است. - اعتیاد مضر زوج: ابتلای مرد به هرگونه اعتیاد زیانآور که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد کند و ادامه زندگی برای زن دشوار شود
، به زن امکان درخواست طلاق میدهد. مثلاً اعتیاد به مواد مخدر یا مشروبات الکلی که موجب از همپاشیدگی زندگی و آسیب مالی/روانی به خانواده شود. (در عمل اگر مرد ترک اعتیاد نکند یا پس از ترک، دوباره معتاد شود، عسر و حرج زن احراز میشود - ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل ۶ ماه: اگر مرد بدون عذر موجه زندگی مشترک را ترک کند یا ۶ ماه متوالی غیبت غیرموجه داشته باشد
، زن میتواند طلاق بگیرد. تشخیص ترک زندگی و موجه بودن یا نبودن آن با دادگاه است. این بند برای مواقعی است که مرد خانواده را رها کرده و ناپدید شده یا عمداً سراغ زندگی نمیآید. - محکومیت قطعی زوج به جرم خلاف شان خانوادگی: هرگاه شوهر به دلیل ارتکاب جرمی به مجازاتی محکوم شود که مغایر حیثیت و شان خانوادگی زن باشد، زن حق طلاق خواهد داشت
. تشخیص این امر با توجه به وضعیت زوجه و عرف بر عهده دادگاه است. به طور مثال اگر شوهر به جرم قاچاق، سرقت، جرایم منافی عفت و… محکوم شود و این مسئله آبروی زن را به خطر اندازد. - عقیم بودن یا عوارض جسمی مرد (ناباروری زوج): در صورتی که پس از ۵ سال از ازدواج، زن از شوهر خود به جهت عقیم بودن یا ناتوانی جسمی او صاحب فرزند نشود
، زن میتواند تقاضای طلاق کند. البته برای اثبات ناباروری یا عارضه جسمی نیاز به تاییدیه پزشکی معتبر است. این بند به زنانی که خواهان فرزند هستند حق میدهد در صورت نازایی مرد یا عدم توان باروری او (مثلاً به دلیل مشکلات سلامتی)، زندگی جدیدی تشکیل دهند. - مفقودالاثر شدن زوج: اگر شوهر زندگی را ترک کرده و 6 ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود
، وضعیت “غیبت طولانی زوج” محقق میشود و زن میتواند طلاق غیابی بگیرد. به عبارت دیگر، غیبت شوهر بیش از ششماه و عدم دسترسی به او، زن را از بلاتکلیفی درمیآورد و دادگاه حکم طلاق صادر میکند. - اختیار کردن همسر دیگر بدون رضایت زوجه (تعدد زوجات): اگر مرد بدون رضایت همسر اول، اقدام به ازدواج مجدد کند یا به تشخیص دادگاه عدالت را بین همسران خود رعایت نکند
، زوجه حق طلاق خواهد داشت. قانون ایران چندهمسری را ممنوع نکرده اما این شرط ضمن عقد معمولاً توسط همه زنان امضا گرفته میشود تا در صورت هوو آوردن بدون اجازه، بتوانند طلاق بگیرند.
ضمانت اجرای شروط: هر یک از شروط فوق را زوج و زوجه باید در هنگام عقد امضا کنند تا نافذ باشد. اگر زوجه یکی از این شروط را امضا نکند، در آینده نمیتواند به استناد آن تقاضای طلاق کند. اما در عمل معمولاً تمام این ۱۲ بند توسط عروس و داماد امضا میشود. تحقق هر یک از شرایط بالا باید در دادگاه ثابت شود تا گواهی عدم امکان سازش (اجازه طلاق) صادر گردد. به عبارت دیگر، وجود این شروط ضمن عقد به زن وکالت در طلاق میدهد مشروط بر اینکه دادگاه احراز کند بند مربوطه رخ داده است
. بسیاری از وکلا توصیه میکنند که حتماً این شروط را امضا کنید چرا که به ایجاد تساوی بیشتر در حقوق زوجین کمک میکند
سایر شروط قابل درج در عقدنامه (شروط تکمیلی)
علاوه بر شروط دوازدهگانه بالا که در عقدنامههای رسمی به صورت پیشفرض وجود دارد، زوجین میتوانند شروط دیگری نیز به صورت توافقی در قسمت توضیحات سند ازدواج اضافه کنند
. این شروط تکمیلی ممکن است به نفع زوج یا زوجه یا هر دو باشد و تا جایی که مخالف شرع و قانون نباشد، اعتبار قانونی دارد. در ادامه، مهمترین شروط ضمن عقد تکمیلی (عمدتاً با هدف حمایت از حقوق خانمها) را معرفی میکنیم:
1. شرط وکالت زوجه در طلاق (حق طلاق زن)
یکی از مشهورترین شروط اختیاری، حق طلاق برای زن است. به موجب این شرط، شوهر به همسرش وکالت در طلاق میدهد؛ یعنی زن هر زمان بخواهد میتواند مانند مرد، خود مستقیماً یا از طریق وکیل دادگستری صیغهی طلاق را جاری کند. در واقع زوج ضمن عقد به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر میدهد که تحت شرایطی که در وکالتنامه قید شده، خود را مطلقه کند
برای اینکه وکالت در طلاق اعتبار کافی داشته باشد، معمولاً موارد زیر در عقدنامه یا وکالتنامه رسمی نوشته میشود
- وکالت زن در طلاق بلاعزل باشد (شوهر نتواند این وکالت را یکطرفه لغو کند).
- زن حق توکیل به غیر داشته باشد (بتواند به جای شوهر به وکیل دادگستری وکالت دهد که از طرف مرد مراحل طلاق را انجام دهد).
- حق اسقاط اعتراض به طلاق (تجدیدنظرخواهی و فرجامخواهی) برای شوهر لحاظ شود تا مرد پس از صدور رای طلاق نتواند در فرآیند طلاق کارشکنی کند
- زن قبول کند که در زمان اجرای طلاق، بخشی از مهریه یا کل آن را ببخشد (بذل مهریه) تا طلاق توافقی از سوی او بدون مانع شرعی انجام شود
شرط وکالت در طلاق بدین معنا نیست که زن بدون دلیل میتواند مطلقه شود؛ بلکه یک قدرت حقوقی به او میدهد که اگر به هر علت ادامه زندگی برایش ممکن نبود، مانند مرد بتواند مستقیماً طلاق بگیرد. این شرط حتماً باید به صورت دقیق در عقدنامه یا در یک سند رسمی جداگانه قید شود. بسیاری از زوجهای امروزی این شرط را ضمن عقد لحاظ میکنند تا زن در بنبستهای قانونی طلاق گرفتار نشود.
2. شرط حق ادامه تحصیل
بر اساس قوانین فعلی، ادامه تحصیل زن منوط به اجازه همسر نیست؛ اما شوهر میتواند با مراجعه به دادگاه، همسرش را از تحصیل منع کند اگر آن را منافی مصالح خانوادگی بداند. برای پیشگیری از چنین مشکلی، زن میتواند ضمن عقد شرط کند که شوهر حق ممانعت از تحصیل او را نخواهد داشت. به عبارت دیگر، زوج تعهد میدهد که همسرش را در کسب تحصیلات عالیه تا هر مرحله همراهی کند. متن پیشنهادی چنین شرطی میتواند این باشد: “زوج، زوجه را در ادامه تحصیل تا هر مقطع و هر مکان که زوجه صلاح بداند، مخیر و آزاد میگذارد.“
این شرط تکمیلی ضمانت میکند که اگر در آینده مثلاً خانم بخواهد بعد از ازدواج وارد دانشگاه یا دورههای آموزشی شود، همسر نتواند مخالفت کند. (هرچند حتی بدون این شرط هم امروزه دادگاهها به سختی حکم به منع تحصیل زوجه میدهند مگر اینکه شرایط خاصی باشد.)
3. شرط حق اشتغال
طبق قانون، اشتغال زن به شغلی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیت زوج باشد نیاز به اجازه دادگاه دارد و شوهر به طور پیشفرض رئیس خانواده محسوب میشود. برای رفع این محدودیت سنتی، زوجین میتوانند شرط کنند که زن در انتخاب شغل آزاد باشد و شوهر حق جلوگیری از اشتغال زوجه را ندارد
متن شرط میتواند بدین صورت باشد: “زوج به زوجه اختیار اشتغال به هر شغل شرافتمندانهای که تمایل دارد، در هر کجا که مقتضی باشد، میدهد و حق ممانعت از اشتغال زوجه را از خود سلب مینماید.” با این شرط، خانمها اطمینان مییابند که پس از ازدواج نیز میتوانند به حرفه و کار مورد علاقهشان ادامه دهند یا در آینده وارد بازار کار شوند. این شرط به خصوص برای زنان شاغل یا تحصیلکرده که اشتغال برایشان مهم است، توصیه میشود. (بسیار مشاهده شده زن تحصیلکردهای پس از ازدواج به دلیل مخالفت همسر نتوانسته کار کند؛ این شرط جلوی چنین حقی را از ابتدا میگیرد.)
4. شرط حق خروج از کشور
مطابق قانون گذرنامه در ایران، زنان متاهل برای دریافت گذرنامه و خروج از کشور نیاز به اجازه کتبی همسر دارند (مگر در موارد ولایت یا وکالت). این مسئله در سالهای اخیر برای بانوان ورزشکار، هنرمند یا حتی افراد عادی مشکلاتی ایجاد کرده است. یکی از شروط بسیار مهم تکمیلی این است که زوج به زوجه وکالت در خروج از کشور بدهد. یعنی در عقدنامه ذکر شود “زوج به زوجه وکالت میدهد هر زمان و به هر تعداد دفعات که لازم شد، به کشورهای خارج مسافرت کند و اجازه خروج از کشور را به وی میدهد.“
با این شرط، خانمها برای سفرهای تفریحی، تحصیلی، کاری یا هر نوع خروج از کشور، از ابتدا مجوز همسر را دارند و نیازی به اجازه مجدد یا دادگاه نخواهد بود
. در عمل، هنگام صدور گذرنامه یک رضایتنامه محضری از سوی شوهر اخذ میشود که این شرط میتواند جایگزین آن شود. بسیاری از زنان امروزه با توجه به پیش آمدن فرصتهای تحصیل یا کار در خارج، این شرط را حتماً مطالبه میکنند.
5. شرط حق تعیین مسکن و محل زندگی
به طور پیشفرض طبق قانون مدنی، حق تعیین محل سکونت با شوهر است. اما زوجین میتوانند شرط کنند که انتخاب محل سکونت یا شهر محل زندگی با توافق طرفین باشد یا حتی به زن واگذار شود
. مثلاً میتوان در عقدنامه نوشت: “زوج، زوجه را در انتخاب شهر یا کشور محل زندگی مشترک مخیر میسازد و تعهد میکند محل اقامت خانوادگی را بدون رضایت زوجه تغییر ندهد.“
این شرط برای مواردی است که ممکن است زن شرط داشته باشد در شهر محل تولدش زندگی کنند یا مثلاً مهاجرت به شهر دیگری بدون رضایت او انجام نشود. البته در عمل حتی بدون این شرط هم دادگاهها مصلحت خانواده را در نظر میگیرند، اما داشتن این توافق ضمن عقد خیال زوجه را آسوده میکند که در تصمیمات مهم زندگی، حق دخالت دارد.
6. سایر شروط متداول دیگر
شروط ضمن عقد محدود به موارد فوق نیست. هر خواسته معقولی را میتوان شرط کرد. برخی شروط دیگری که گاهی دیده میشود عبارتند از:
- شرط تقسیم اموال پس از طلاق: به غیر از شرط قانونی نصف دارایی، زوجین میتوانند هر نحوه تقسیمی را توافق کنند. مثلاً اینکه در صورت طلاق توافقی، فلان ملک مشترک به زن برسد یا درصد مشخصی از داراییها تقسیم شود.
- شرط حضانت فرزندان پس از طلاق: زوجین میتوانند توافق کنند اگر طلاق رخ داد، حضانت فرزندان با چه کسی باشد یا شرایط ملاقات چگونه باشد. البته دادگاه در نهایت مصلحت طفل را در نظر میگیرد، ولی این شرط میتواند یک چارچوب ابتدایی ارائه دهد.
- شرط عدم ازدواج مجدد زوج: علاوه بر مورد 12 از شروط چاپی (که درصورت ازدواج مجدد، زن حق طلاق دارد)، گاهی خانمها شرط میکنند که شوهر تا زمانی که با هم زندگی میکنند زن دیگری اختیار نکند و در غیراینصورت مثلا فلان مبلغ به عنوان خسارت بدهد. این شرط جنبه بازدارنده دارد.
- شرط انتخاب وکیل و داور در اختلافات: مثلا توافق میکنند در صورت بروز اختلاف شدید خانوادگی، حتماً به مشاور یا داور مرضیالطرفین مراجعه کنند پیش از اقدام به دادگاه. این شرط بیشتر اخلاقی است تا حقوقی.
توجه: شروط تکمیلی حتماً باید در بخش توضیحات عقدنامه نوشته شوند و به امضای زوجین و شهود برسند تا اعتبار قانونی داشته باشند
. درج شروط در برگههای غیررسمی یا شفاهی توافق کردن، ارزش قانونی ندارد. پس اگر مدنظر شماست، از دفترخانه بخواهید شروط دلخواه را اضافه کند. همچنین عبارات شروط باید دقیق و واضح باشد؛ توصیه میشود یک وکیل یا مشاور حقوقی در تنظیم متن شروط کمک کند تا بعدها از نظر حقوقی قابل پیگیری باشند
پرسشهای متداول درباره شروط ضمن عقد
شروط ضمن عقد دقیقا چیست و چه فایدهای دارد؟
همانطور که گفته شد، شروط ضمن عقد توافقات اضافی وابسته به عقد اصلی ازدواج هستند که برای تحقق انتظارات زوجین در آینده درج میگردند. فایده آن ایجاد تضمینهای قانونی است؛ یعنی اگر مرد به تعهدی که داده عمل نکند (مثلاً ترک انفاق یا بدرفتاری کند)، زن میتواند به استناد شرط ضمن عقد حقوق خود را مطالبه کند یا خود را مطلقه نماید
. این شروط ابزارهایی برای حفظ حقوق اساسی زن (و در مواردی مرد) در زندگی مشترکاند. بسیاری از این شروط در جهت ایجاد برابری بیشتر و رفع تبعیضهای احتمالی ناشی از قوانین سنتی وضع شدهاند
آیا “حق طلاق” همان شروط ضمن عقد است؟
اصطلاح حق طلاق در جامعه رایج شده که معمولاً منظور همان شرط وکالت در طلاق برای زوجه است. حق طلاق به خودی خود جزو شروط چاپی عقدنامه نیست، بلکه یک شرط تکمیلی اختیاری است که زوج میتواند به همسرش وکالت برای طلاق بدهد. در بخش شروط تکمیلی توضیح دادیم که چگونه این شرط تنظیم میشود تا زن در شرایط سخت بتواند اقدام به طلاق کند. بنابراین حق طلاق به شمار میرود اما خودکار در عقدنامه نیست مگر اینکه اضافه شود. توصیه میشود اگر زوجه نگران مشکلات احتمالی آینده است، حتما این شرط را مطالبه و درج نماید.
آیا همه شروط ضمن عقد باید امضاء شوند؟
خیر، اجبار قانونی برای امضای این شروط وجود ندارد
. اما عدم امضای هر یک از این شروط به معنای از دست رفتن آن حق برای زن خواهد بود. به عنوان مثال اگر خانمی شرط شماره 2 (سوءرفتار زوج) را امضا نکند، دیگر نمیتواند بعداً به خاطر بدرفتاری شوهر مستقیم طلاق بگیرد و باید عسر و حرج را جداگانه اثبات کند که دشوارتر است. معمولاً دفاتر ازدواج تمام ۱۲ شرط را به زوجین توضیح میدهند و هر دو امضا میکنند. در واقع این شروط جنبه “پیشنهادی” دارد که پذیرفتنشان اختیاری اما بسیار توصیهشده است
اگر شوهر شروط ضمن عقد را رعایت نکند، زن فوراً مطلقه میشود؟
نه، تحقق شروط به زن صرفاً وکالت در طلاق میدهد، نه طلاق خودکار. به بیان ساده، در صورت وقوع هر یک از بندهای ۱۲گانه یا شروط تکمیلی، زن باید به دادگاه خانواده دادخواست طلاق بدهد و تخلف شوهر را اثبات کند. دادگاه پس از بررسی و احراز صحت ادعا (مثلاً گرفتن گواهی پزشکی برای بند بیماری، یا استعلام از زندان برای بند محکومیت و…) گواهی عدم امکان سازش صادر میکند که با آن زن میتواند خود را طلاق دهد. پس پروسه قانونی لازم است، اما چون وکالت طلاق دارد، نیازی به رضایت شوهر نیست و عملاً دادگاه به درخواست زن حکم طلاق میدهد. این روند ممکن است چند ماه طول بکشد و نیازمند مدارک و شواهد است.
اگر شرطی برخلاف قانون باشد چه؟
هر شرطی که خلاف “مقتضای ذات عقد ازدواج” یا مغایر صریح قانون و شرع باشد، باطل است. مقتضای عقد ازدواج حقوق و تکالیف متقابل زوجین (حسن معاشرت، تمکین، نفقه و…) است. شروطی که اینها را کلاً نقض کند معتبر نیست؛ مثلاً شرط شود که مرد حق نزدیکی زناشویی نداشته باشد، یا زن هیچوقت تمکین نکند – این شروط اساس ازدواج را مخدوش میکند و باطل است
. یا شرطی که بر خلاف شرع اسلام باشد (مثلاً اسقاط حقوق اولیه زن مانند مهریه به طور کامل ضمن عقد ازدواج) نیز باطل خواهد بود. همچنین اگر شرطی باعث شود خود عقد ازدواج باطل شود، آن شرط “مبطل عقد” است (نمونهاش شرط عدم رابطه جنسی که اساس ازدواج را زیر سوال میبرد)
. لذا در تنظیم شروط باید دقت کرد ضمن اینکه خواستههای مشروع طرفین تامین میشود، از حدود قانون و شرع خارج نشود. خوشبختانه شروط ۱۲گانه و شروط تکمیلی که در این مقاله گفتیم همه در چارچوب قانوناند.
جمعبندی و توصیه پایانی: شروط ضمن عقد ابزاری مهم برای بومیسازی قرارداد ازدواج بر اساس شرایط مدنظر هر زوج هستند. با درج این شروط، زن و شوهر میتوانند با آسودگی و اعتماد بیشتری زندگی مشترک را آغاز کنند؛ چرا که ضمانتهای لازم برای برخورد با مشکلات جدی پیشبینی شده است. توصیه جدی کارشناسان حقوق خانواده این است که قبل از امضای عقدنامه، تمام بندهای شروط ضمن عقد را با دقت مطالعه کنید و در مورد هریک تصمیم آگاهانه بگیرید
. در صورت امکان، با یک وکیل متخصص امور خانواده مشورت کنید تا معنای دقیق هر شرط و آثار حقوقی آن برایتان روشن شود
. به یاد داشته باشید امضای این شروط، قدرت قانونی بزرگی به especially زوجه میدهد که در روزهای سخت احتمالی آینده میتواند گرهگشا باشد. پس در دفترخانه ازدواج تحت فشار رودربایستی یا عجله مراسم، بدون فکر امضاء نکنید؛ بلکه با آگاهی کامل، شروط را پذیرفته یا در مورد اضافه کردن شروط دلخواه خود با عاقد گفتگو کنید. ازدواج شروع فصل جدیدی از زندگی است – با کمی دوراندیشی در تنظیم شروط ضمن عقد، میتوانید این مسیر را با امنیت خاطر و تفاهم بیشتری آغاز نمایید.